نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

سرگرمیهای محمد تو خونه

  این وروجک من تو خونه سرگرمیهایی داره که نمیدونم اگه این سرگرمیها نبودن من چیکار میتونستم برای سرگرم کردنش بکنم... حالا برای دیدن این موهبت الهی،بدددددددددددددددددددو،بدددددددددددددددددددددو بیا پیشم:  تو این عکس،چند کتاب شعر کودکانه هست که من از زمانی که محمد خیلی کوچیک بود یعنی از 6 ماهگیش براش خریدم و چون محمد اساساً از کتاب و شنیدن اشعارش خوشش میاد،براش تهیه کردم که من بس که براش خونده بودم همه رو از بر بودم... این کتابها هم،کتابهای شعرن که خیییییییییییییییییییلی هم شنیدنین... این کتابها واااااااااااااااااااااااااااااااقعا کتابهای خیییییییییی...
25 اسفند 1391

هر کی شکلک در آره...........

سلام شکوفه بهاری...غنچه دلم،من این دفعه میخوام یکی از بازیهایی رو که تو خونه با هم انجامش میدیم رو برات بنویسم...امیدوارم که در آینده وقتی این پست رو می بینی یاد این بازی و روزهای خوبی رو که با هم این بازی رو میکردیم بیفتی و به بچه خودتم این بازی رو یاد بدی و تو هم مثل من مشغول بازی با بچه خودت بشی... الهی آمین یه روز دم غروب که نمیدونستی دیگه چه بازی کنی و حوصله ات هم سر رفته بود به سفارش من با هم این بازی رو انجامش دادیم که از قضا تو هم خییییییییییییییییییلی از این بازی خوشت اومد و کلی هم بازی کردی...وقتی هم که من دیگه خسته شده بودم و گفتم که دیگه بسسسسسسسسسسسسسه،تو گفتی که نهه...
23 اسفند 1391

پیشرفت تو زندگی شخصی

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...سلام سلام صد تا سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...وای خدااااااااااااااااااااااا سراب نیست؟یعنی بالاخره تونستم بیام اینجا؟ چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر دلم برای اینجا تنگ شده بود.... اینقدر نی نی وبلاگ برام جذذذذذذذذذذذذذذذذذذذاب و دلنشینه که 1 ماه دوری ازش برام خیییییییییییییییییییییییلی سخت بود... سلام گل بوته من ....سلام عزیز دردونه من ...سلام خروس خونه من...                     &nb...
22 اسفند 1391
1